بلافاصله بعد از رسیدن به مقبرۀ شهدای کوه خضر با رضا نشستیم کنار قبور شهدای گمنامِ 13، 14 ساله و گفتم بخون. نیم صفحه‌ای از قرآن خونده بود و صداش توی فضا پیچیده بود.(این رضا مثل دستگاه ضبط صوته هر چی براش بزاری چه با کلام چه بی کلام برات پخش میکنه) که یک خانمی از کنار دیواری که ما نشسته بودیم گفت صدایِ زیبایی داری جَوون(این کلمه منظور جوانه نه جون، ولی میتونه در مواقعی که به یک جوان میگی جوون هم مورد استفاده قرار بگیره) و بعد شروع کرد منبر رفتن برای جوانان حاضر در صحنه:

دانشمندان بلژیکی براشون سوال شده بود که چطور طاووس بدونِ این که جفت گیری کنه زاد و ولد میکنه و تخم میزاره، همه متحیر مونده بودند و بعد از زیر نظر گرفتن طاووس‌ها فهمیدند که این پرندگان جفت گیری نمی‌کنند. همه مات و متحیر مونده بودند که یک دفعه یک مسلمونی اومد و گفت من میدونم که داستان از چه قراره!

طاووس ماده با خوردن اشکی که دور چشم طاووس نر حلقه میزنه بچه دار میشه و وقتی دانشمندان بلژیکی این قضیه رو فهمیدند و  بررسی کردند صحت مطلب براشون اثبات شد و متعجب از مرد مسلمون پرسیدند که تو از کجا میدونستی؟

امام علی(ع) در خطبۀ 165 نهج البلاغه(با صوت خانم مجلسیِ دهنتو ببند بخونید) در خطبۀ طاووسیه 1400 سالِ پیش این مسئله رو مطرح کرده و این باعث شد دانشمندان بلژیکی همشون مسلمون بشن.

بعد از این که حرفِ سرکار خانم تموم شد من و رضا خیلی پر معنا بهم لبخند زدیم و با خودم گفتم خیلی نوع تبلیغِ خوبی رو در پیش گرفته چون امروز قشر جوان‌ جامعه تشنۀ تطبیق علوم تجربی با علوم وحیانی است و این مسائل  براشون یقین آورتره.

خلاصه دیشب نشستم و نهج البلاغه رو باز کردم تا خطبۀ 165 رو یک نگاهی بندازم، اما یک جای کار می‌لنگید، حاج خانم مجلسیِ سیارِ کوه خضر عمراً یک بار تو عمرش نشسته باشه و این خطبۀ نهج البلاغه رو خونده باشه:

بخشی از متنِ نهج البلاغه رو میارم که ببینید امیرالمؤمنین از دست چه آدمایی که الآن هم وجود دارند می‌نالیده:

 او با این همه رنگ هاى زیبا غرق در غرور مى شود و با حرکات متکبرانه به خود مى نازد; همچون خروس با جفت خود مى آمیزد و همانند حیوانات نر که از طغیان شهوت به هیجان آمده اند با او درآمیخته باردارش مى کند.

براى اثبات آن[منظور حضرت، جفت گیری طاووسه :/] به مشاهده حسّى حواله مى کنم; نه همچون کسى که به دلیلِ ضعیفِ ذهنى حواله مى کند و آن گونه که بعضى پنداشته‌اند، طاووس به وسیله اشکى که از چشم خود فرو مى ریزد جنس ماده را باردار مى کند به این صورت که قطره اشک در دو طرف پلک هاى جنس نر حلقه مى زند و ماده او آن را مى‌نوشد سپس تخم مى‌گذارد، بى آن که با نر آمیزش کرده باشد، جز همان قطره اشکى که از چشمش بیرون پریده است، (این افسانه بى اساسى است و) عجیب تر از افسانه تولید مثل کلاغ نیست.»

پی نوشت: چند وقت پیش هم دسته‌ای از طرفداران أحمد الحسنی‌ها(این منجیِ فیکِ فیسبوکی!) توی کوه خضر جمع شده بودند و بچه‌ها می‌گفتند بعد از نماز یکی‌شون زده زیر آواز و چه چهی میزده برای خودش. خلاصه که مواظب عقایدتون باشید.


مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین وبلاگ ها

آخرین جستجو ها