به این می‌اندیشم که این تمایل به بیهودگی و بی هدفی در انسان از کجا نشأت می‌گیرد. چرا دوست دارم اگر متنی می‌نویسم مغلق، مبهم و پیچیده باشد. به حافظه‌ام که رجوع می‌کنم می‌بینم فیلم‌هایی مثل حضرت یوسف که داستانی سر راست و معمولی‌‌ داشتند و دارای بیشترین طرفدار هم بودند نه امروز و این هفته و پارسال هم به آن فکر نکرد‌ه‌ام، چون تمام داستانش برایم معلوم بود و جایی برای مجهولات نگذاشته بود.

اما روزی نیست که به فیلم Eraserhead دیوید لینچ فکر نکنم و به خودم نگویم این مزخرفاتی که به تصویر کشیده شده بودند چه معنایی داشتند. یا به پایان فیلم inception فکر می‌کنم و نظریات خودم را مرور می‌کنم. اینجا بحث اصلا در مورد فیلم نیست، در مورد پیچیدگی و ابهام است و این که معتقدم انسان ذاتاً تمایل به پیچیدگی دارد، برای همین هم نماد و نشانه و کنایه و مجاز و معما را اختراع کرده چون چیزهای سر راست و ساده برایش جذابیتی نداشتند. نه که نداشته باشند، دارند ولی لذت‌شان یک بار مصرف است. یک بار می‌فهمی و تمام. فیلم memento را 4 بار دیدم تا فهمیدم بالاخره داستان از چه قرار است. همچنان به رمان کوری فکر می‌کنم و دنبال این هستم که کوری آدم‌های داستان استعاره از چیست، یکی می‌گوید عقلانیت، یکی می‌گوید مسائل اجتماعی.

من عاشق ابهامم، این قدر که یک وبلاگ زدم به اسم ابهامیسم و نشستم با خودم فکر کردم که ابهامیسم را می‌شود یک مکتب ادبیاتی دانست.

 وقتی چیزی مبهم نوشته شود هر کسی می‌تواند برداشتِ خودش را بکند و ساعت‌ها سرش با دیگران بحث کند که مثلا در آخر فیلم shutter island بالاخره دی کاپریو دیوانه شد یا که خودش را به دیوانگی زد یا که دیوانه بود؟

فیلم‌هایی که معرفی کردم را یک بار ببینید، شما سه برخورد در برابر این‌ فیلم‌ها خواهید داشت:

1- عجب فیلم مزخرفی بودا، چی بود اصلا، الکی وقتمو تلف کردم.(این حرف عوام است، این‌ها بنشینند انیمیشن‌های پیکسار و والت دیزنی را تماشا کنند)

2- فیلم جالبی بود، حرفی برای گفتن داشت که نفهمیدم ولی بهش فکر می‌کنم و دنبال فهمیدنش می‌روم. باید بیشتر فکر کنم.(این‌ها شعور دارند و فکر نمی‌کنند که تنها خودشان دانشمندان این عالمند)

3- این فیلم شاهکار بود و اینگمار برگمان بهترین کارگردان قرن است (این اشخاص را باید با قاشق تکه تکه کرد، آدم‌های نفهمی که خودشان را هنری می‌نامند و بدون فهمیدن تقدیس میکنند، متحجران هنریِ به تمام معنا)

من زیباترین فیلمی که دیدم فیلم ساکن طبقۀ وسط شهاب حسینی است، یک فیلم با مضامین عرفانی و فلسفی که وقتی از یکی از فامیل پرسیدم این فیلم را دیده‌ای؟ گفت: عجب فیلم چرتی بود :)، من هم اذیتش نکردم، باهاش همراهی کردم، و گفتم: آره فیلم مزخرفی بود.


مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها