یک چیز بگویم دادتان وبلاگ را بردارد. شهید آوینی آن قدر که فکر میکنید عمیق نیست. چند کتابش را بخوانید میفهمید که دارد با الفاظ بازی میکند و عمق معنایی ندارد. آوینی متأثر از سید احمد فردید و فردید هم متأثر از هایدگر بود. ولی با تمام این حرفها من غلط بکنم دربارۀ خلوص و یقین آوینی حرفی بزنم.
یک چیز دیگر بگویم که اصلا نفهمید از چه حرف میزنم چون توی فضا نیستید. تا در دورۀ انجمن سواد رسانۀ طلاب شرکت نکنید هم نمیفهمید. راستش اول دوره ما صد تومان پول دادیم که تا آخر دوره بهمان برگردد. الا جلساتی که با استاد فرج نژاد داشتیم مابقی اصلا عمیق نبودند. یک استاد بود میخواست دربارۀ حکمت هنر اسلامی حرف بزند! غیر از بی محتواییِ حرفهایش آن قدر آرام حرف میزد که من عمیقترین خوابهای عمرم را آن جا داشتم، بگردم دنبال مُعَبّر خوابهای آن مدتم را تعبیر کند. افتضاحی بود برای خودش. فیلمش را میگرفتیم و در اینترنت پخش میکردیم چند هفته سوژۀ خبرگزاریهای بیگانه میشد. یکی دیگر قرار بود فُرم بگوید ولی حتی دیدگاه آوینی را هم نمیدانست. با یک سوال میشد فهمید.
بگذارید حرف دلم را بزنم، ِ بیسوادِ پُر گو را فقط باید با مُشت کُشت. یکیشان آمده بود مدرسهمان حرف بزند و دربارۀ بازی نهنگ آبی گُفت. تک تک عکسهایی نشان میداد از پارکور کارهایی که فقط خودم میدانستم اینها عکسهای بازی نهنگ آبی نیست، میگفت حالا بهشان میگویند با یک پا کنارِ بلندی بایست، حالا با دو دست آویزان شو، حالا با یک دست آویزان شو حالا.
خیلی غم انگیز بود، باورتان نمیشد یک مقام عجیب در قوۀ قضائیه داشتند و میگفتند مشاور رئیسی است!
یک نفر دیگر را در دوره سواد رسانه آورده بودند برای فضای مجازی! من میگویم این لباس شده محل نون در آوردن یک عده که صلاحیت استاد بودن ندارند باورتان نمیشود.
بیخیالِ اینها، بیاییم نیمۀ پر لیوان را ببینیم. نیمۀ پر که نه، آسمان را نگاه کنیم که استادمان کلش را پر کرده. یک استاد ملبس که برعکس ما نور از چهرهاش میبارد و دربارۀ چیزی که تدریس میکند اطلاع کامل دارد. یعنی خیلی است من یکی را پیدا کنم و بگویم این استاد است، دقیقا مثل این میماند که مسعود فراستی به یک فیلمی بگوید در آمده!
حداقل در مورد چیزی که ادعا میکند، یعنی همان دروس طلبگی واقعا اطلاع کامل دارد و با یک کلمه آن چنان جوششی در روح ما ایجاد میکند که گاهی فقط راه رفتن و سلام کردنش ما را تغییر میدهد. در اسرار الصلاة آقای ملکی تبریزی آمده بود چون اینها دستشان دست خدا میشود و زبانشان زبان خُدا، یک حرفشان تأثیر عمیقی روی انسان میگذارد.
درباره این سایت