اگر ریگی و شریعتی و رجوی جذابیت نداشتند که باید فاتحۀ طرفدارانشان را می‌خواندیم، بی شک اگر خواستم فیلمی بسازم که در آن معاویه(لعنت الله علیه) هم باشد، شخصیتی جذاب و پر ابهت برایش طراحی می‌کنم. معاویه با همۀ بدی‌اش آن قدر هوش و ذکاوت دارد که علیه امام معصوم زمان که بر حق است و حق با او قدم بر می‌دارد بجنگد و آخر هم با حیله‌ای نتیجه را عوض کند.

آفرین به نرگس آبیار، اگر فیلم شبی که ماه کامل شد برندۀ سیمرغ نمی‌شد، جا داشت داوران جشنواره را گرفت و زیر فرش قرمز پهن‌شان کرد. از نظر فُرم این که فیلم‌نامه‌ای با کمک زبان محلی بلوچی نوشته شود و بعد در بنگلادش و پاکستان فیلم‌برداری شود خیلی زحمت دارد.

عبدالمالک ریگی در این فیلم یک شخصیت کاریزماتیک و مستحکم است که می‌تواند الگویی برای طلبه‌های ما باشد.(شوخی شایدم جدی) ریگی در واقعیت هم همین طور است، اگر به فیلمی که خود گروهک در عملیات تاسوگی گرفتند مراجعه کنید می‌بینید که ریگی آن جا نشسته و چه قدر از ارزش شهادت و عزتمندی شهید حرف می‌زند. چه قدر از کار برای خدا و اهمیت جهاد سخن می‌گوید.

فیلم بیش از حد به مسئلۀ دراماتیک بین فائزه و عبدالحمید پرداخته بود، ولی احساسات نه به خوبی نگارش یافته بود که من آن را مدیون نویسندۀ زن آن می‌دانم، کمتر مردی پیدا می‌شود که بتواند واقعا یک زن و احساساتش را به تصویر بکشد.

بعد از این فیلم بود که تصمیم گرفتم کمی جدیت بیشتری در زندگی‌ام وارد کنم و مثل ریگی برای هر حرفی که می‌زنم سند قرآنی داشته باشم :). مثل عبدالمالک باشید، مثل معاویه باشید، مثل رجوی باشید، جبهۀ انقلاب شخصیت‌های جذاب و مستحکم و جدی می‌خواهد.


مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها