با دید واقع گرایانه نگاه کنیم. هیچ کودوممون یارِ امام زمان نیستیم، یقینِ آن چنانی که نداریم هیچ، صرفا برای تسکین دلِ خودمون یه عکسی هم روز جمعه به اشتراک میزاریم و با معنویات، خیلی خودخواهانه میخواییم حال خودمون رو فقط خوب کنیم.
ما آدمها در گذشته دونه دونه ائمه رو با بی لیاقتیمون کُشتیم، آزار رسوندیم و تنهاشون گذاشتیم، حالا هم داریم همون کار رو میکنیم، برنامه همونه ولی زمان و روش عوض شده.
امام هادی و حسن عسکری هر دوتاشون توی زندان بودند و شیعیان بهشون دسترسی نداشتند، الآن هم به همون شکله، ما به امام زمان دسترسی نداریم، تفاوتش فقط اینه که اونها میدونستند امامشون کودوم شهره و کجاست ولی ما نمیدونیم.
دسترسی هم اگر پیدا کنیم، دو روز جوگیرانه خوب میشیم، بعدش باز کم میاریم و امام رو تنها میزاریم و میریم سراغ کار خودمون.
***
میگن یک بار شهید مدنی توی کوفه بعد از نماز شدیدا گریهاش میگیره و صداش توی مسجد میپیچه. یکی از نزدیکانشون به خودش جرأت میده و ازش میپرسه که: آقا چی شده این طوری گریه میکنید؟
شهید مدنی هم یک نگاهی با چشمای سرخش میکنه و میگه: امام زمان رو دیدم، حضرت گفت به شیعیان ما نگاه کن که چطور بعد از نماز، سریع دنبال کارهای خودشون میرن و برای ظهور و فرج ما دعا نمیکنند.
درباره این سایت