در پی پست قبل که درباره ماهیت رپ و سینما نوشتیم، در این پست به ماهیت اینستاگرام میپردازیم.
همان طور که اشاره کردیم دو نظریه در برابر ابزارهای رسانهای وجود دارد. برخی معتقدند که ابزاری مثل سینما فقط ظرفی است برای هر محتوایی که بخواهیم در آن بریزیم و برخی دیگر تصور میکنند که ابزارها به تنهایی و بدون محتوا حامل پیام هستند.
من معتقد به دیدگاه دوم هستم و فکر میکنم ابزارها به طور مطلق حامل معنا و مفهوم هستند.
در اینستاگرام با تصاویر بزرگ و متنهای کوچک روبرو هستیم، همین صورت به شکلی نمادین بیانگر ماهیت آن است؛ فضایی کلمه گریز و تصویر گرا که بیشتر دنبال نشان دادن است تا خواندن و نوشتن.
متخصصین رسانه اعتقاد دارند تصویر ضد فکر و ضد حافظه است و به طور مثال هنگام خواب مغز ما فعالیت بیشتری نسبت به زمانی که تلویزیون میبینیم انجام میدهد.
اینستاگرام یک بمب اطلاعاتی بی مسیر و بی هدف است که با انبوه اطلاعات ساده و پیش پا افتاده پر شده. استوریهایی که سریع پشت سر هم میروند و پستهای بیشماری که لایک میشوند.
چک کردنهای پیاپیِ اعلانات نشان از وقتسوزی و اعتیاد آوری این محصول دارد. کار اصلی هم تشنه کردن مخاطب برای توجه به توجهاتی است که به او میشود.
درگیری اینستاگرام برای خانمها بیشتر است و فضا را به شکل دعوایی خاله زنکانه در آورده. لایک نکردن پست طرف مقابل، وارد نشدن در لایو و کم دادن به نظرسنجیهای کشیدنی از روشهای نشان دادن تنفر به افراد است. همچنین استفاده کنایی از استوریها و پستها برای طعنه زدن به دیگران کاربرد دارد.
در این میان بلاک کردن همان قهر کردن و قطع ارتباطی است که در دنیای واقعی اتفاق میافتاد.
در اینستاگرام و به طور کل در فضاهای مجازی احتمال دعوا کردن بیشتر از دنیای واقعی است و این به ماهیت رسانههای مجازی باز میگردد.
ماهیت اینستاگرام طوری است که میتواند شکافهای اجتماعی، فرد گرایی و تنهایی را تشدید کند و بمباران و انفجار اطلاعاتی موجود در آن اجازه تفکر و نظم ذهنی را سلب میکند.
بسیار ساده انگارانه است که بخواهیم در این فضای شلوغ تبلیغ دینی بکنیم و متنهای بلند بنویسیم و فکر کنیم با اطلاعات بیشتر تاثیر بیشتری گذاشتهایم؛ خیر برعکس است اگر دنبال تاثیر بیشتر هستیم باید کوتاهتر، سادهتر و همه فهمتر بنویسیم.
درباره این سایت