شاید در فضای مجازی با چنین جملاتی رو به رو شدهاید:
سلام، وبلاگ خوبی داری، به وبلاگ من هم سر بزن»
مجهز به آنفالویاب، بک ندی آنفالویی»
دنبال شدید، اگر مایل بودید ما را هم دنبال کنید»
و یک سری کارها هست که بیان نمیشن ولی دیده میشن و هر روز در فضای مجازی در حال اتفاق افتادن هستند:
مثلا طرف تمام پستهای طرف مقابل رو شروع میکنه لایک کردن از اول تا آخر
یا یک نفر برای بالا رفتن فالورش شروع میکنه به فالو کردن کلی آدم، بعد اونا بک دادند اینم شروع میکنه دونه دونه آنفالو
هی بر میگرده استوریاش رو چک میکنه ببینه کیا دیدند
ریز میشه روی بعضی افراد که چرا پستش رو دیدند و لایک نکردند، یا چرا لایو گذاشت و با این که آنلاین بود نیومد توی لایو.
تمام این رفتارها خبر از نوعی تجارت جدید میدهد به نام تجارت توجه»، توجهها رد و بدل میشوند، لایک میکند که لایک بگیرد، فالو میکند که فالو شود، نه این به مطالب آن اهمیت میدهد و نه آن به مطالب این، و هر دو طرف خوشحال هستند که دارند لایک میشوند و دیده میشوند.
در حالی که همه خودگرا شدهاند و واقعا هم خیال میکنند که به آنها توجه میشود.
دقیقا مثل بعضی کارهای ما در خارج که به فقیری کمک میکنیم و خوشحالیم که کمک کردیم، در حالی که در واقعیت به حال بد خودمان کمک کردهایم با دادن یک حسّ خوب کمک!
این میشود که هیچ کس باید و شاید درک نمیشود و با این که همه در جمع و اجتماع و شبکههای اجتماعی هستیم تنهای تنهاییم.
حتی گاهی به مراسم ختم یک فامیلی هم میرویم برای این است که نکند بازماندگانش ناراحت شوند و وقتی یکی از ما مُرد آنها نیایند.
میترسیم که لایک نکنیم تا آنها لایک نکنند
و با لایک کردنهایمان از دیگران گدایی توجه» میکنیم.
باید قبول کنیم گداییِ توجه و گاهی اعتیاد به توجه» بیماری عصر ماست.
بله درسته الآن میخوایید بگید ضرورتا همه این جوری نیستند و من این طوری رفتار نمیکنم، این حرف من غالبی است و استثنا هم دارد، ولی به طور فراگیر خیلیها این طوری شدهاند.
اگر از این مطلب خوشتون نیومد، احتمالا از بقیه مطالب ما هم خوشتون نمیاد، خواهشا دیدن نکنید :|
درباره این سایت